نازنيننازنين، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

نازنين مامان

واکسن

1390/4/6 4:06
نویسنده : ماماني
555 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهار ماهگی عشق مامان است و از آنجا که واکسن ٢ ماهگی اش اصلا مرا و نازگل مامان را اذیت نکرد با خیال راحت راهی درمانگاه شدیم زیبابابایی چون شهامت بیشتری داشت با تو به داخل اتاق تزریقات رفت و من از ترس بیرون ایستادم که ناگاه صدای گریه ات بی اختیار مرا به داخل اتاق کشاند بعد از در بغل گرفتن آرام شدی و به خانه آمدیم و همین که بابایی به سر کار رفت استامینفونی خوردی و یک ساعتی خوابیدی و بعد  از شدت درد گریه ای سردادی که معلوم شد واکسن بد جوری اثر کرده آروم نمیشدی به هر طرف و هر سمتی که تکانت میدادم جیغ میکشیدی هاله(دختر همسایه مان )از صدای جیغ هایت به خانمان آمد  در بغل او هم جیغ می کشیدی مرتب حوله داغ روی پاهات میگذاشتم ٢دقیقه آرام بودی یک ساعت گریه می کردی بمیرم برایت که چه دردی میکشیدی دیگر خودم هم باهات گریه می کردم گریهو همسایه مان به من می خندیدند و میگفتند از حالا برای چیزهای کوچک گریه میکنی بزرگ شود چه میکنی خلاصه به بابایی زنگ زدم و او هم سراسیمه خودش را رساند به دکتر رفتیم گفتند طبیعی است و تا ٢٤ ساعت دیگه خوب میشه , خداروشکربا زیاد کردن دز استامینفن بهتر شدی و شب رو همراه بابایی همسفر زندگی بالای سرت بیدار نشستیم مبادا تب کنی .

خدا رو شکر واکسن ٦ ماهگی و یک سالگی ات  مانند ٢ ماهگی ات خوب بود و فقط تب مختصری داشتی .زیبا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)